نوع : وب ناول فارسی
نحوه خواندن : از راست به چپ
ژانر : Action Comedy Drama Fantasy Historical Martial Arts Mystery Romance Shounen Ai Supernatural Tragedy
نام انگلیسی: Heaven Official’s Blessing
نام فارسی : –
نویسنده و طراح : (Mo Xiang Tong Xiu (Story & Art
تعداد جلد : ?
تعدا چپتر : ?
وضعیت انتشار : در حال انتشار
وضعیت ترجمه : در حال ترجمه
سال انتشار : 2017
منبع : hualianism
خلاصه داستان: یک بار تبعید شدن از بهشت به اندازهی کافی عجیب و مسخره هست، ولی چه اتفاقی میفته اگه یه خدای جنگ قدرتمند دو بار تبعید بشه و بعد یه مدت طولانی برای بار سوم صعود کنه؟ شیهلیان، شاهزادهی محبوب و دوست داشتنی سرزمین شیانله، فرد بااستعدادیه که با وجود سن کم توجه خدایان بهشت رو جلب کرده و به مقام خدایی رسیده، اما طولی نمیکشه که تبعید و به مضحکهی سه عالم تبدیل میشه. عالیجناب بعد از ۸۰۰ سال زندگی طاقت فرسا تو عالم انسانها برای سومین بار به بهشت صعود میکنه. سومین صعود عالیجناب باعث میشه که با مرموزترین و قویترین پادشاه عالم ارواح به نام هواچنگ رو به رو بشه، کسی که اسمش به تنهایی باعث وحشت همهی خدایان میشه. شیهلیان طی ماجراهای طولانی متوجه میشه که این شاه شیاطین مدت زیادیه که بهش توجه میکنه.
لینک دانلود مانها – لینک دانلود انیمه
نوع : وب ناول فارسی
نحوه خواندن : از راست به چپ
ژانر : Drama Fantasy Mystery Romance Shoujo
نام انگلیسی: Dominating the Love of the Villains
نام فارسی : تسلط بر عشق شرور
نویسنده و طراح : (글 언홍시 Pig Cake 돼지케이크 (Story & Art
تعداد جلد : ?
تعدا چپتر : ?
وضعیت: در حال انتشار
سال انتشار : 2020
منبع : my_monweb
خلاصه داستان: در آینده کل خانواده ی انها شرور نامیده می شن . سوفیا بنی خیلی سخت تلاش کرد تا جلوی اونها رو از نابود کردن جهان بگیره (شما باید زندگی کنید .) اونها با این فکر در تلاش بودن تا خانواده شون رو نجات بدن . با این حال هر کاری کرد اونها شرور شدن و اورا کشتند . روزی که دوباره به سن دوازده سالگی برگشت سوفیا تصمیم خودشو گرفت : لعنتی من انجامش میدم و این بار با اراده یخودم زندگثی می کنم . و او این کار را کرد سوفی اینجارو نگاه کن . “من کلوچه های مورد علاقه تو پختم. اونونادیده بگیر و این با من بخور. ” اگر چیزی میخوای کافیه بگی هر چیزی که باشه توی بغلته خانواده هایی که روز از اون دوری کردن حالاتغیر کردن در این میان تغیر غیر منتظره ایی رخ داد “سوفی” موهای بلند و قرمز تیره در هوا لرزید. مثل دیدن گلبرگهای گل رز بود که شب ها رنگی می شدند.ان چشمان صورتی کاملاً مثل کودکی او می خندیدند. لون که زنده و سالم بود ، به گونه هایش دست زد. دستش مثل همیشه سرد بود. اون شروری بود که همیشه وانمود میکرد من توهم زدم ؟!