خلاصه داستان: : آکادمی نور و آکادمی تاریکی (موسسات خصوصی هردوی) یکی شدن و حالا این دبیرستان را آکادمی اروزا می‌نامند. بااینحال از اونجایی که این دو مدرسه قبلا رقیب هم بودن، مشکلات گوناگون زیادی بین بدنه دانش آموزی بوجود اومده. مدیر تاتارو سپس برای حل مشکل پیشنهادی به دانش آموزان میدهد…..

خلاصه داستان: ایچینوسه شیکی، وارث خون اونی، تمام دوران کودکی خود را بدون توجه به این واقعیت زندگی کرده بود. با این حال، وقتی مردی ناشناس با عجله و …

خلاصه داستان: لونا ایشکاوا یه دانش‌آموز انتقالی منحصر به فرده: اون یه خون‌آشامه. به خاطر رفتار خونسردانه ش، لونا به سرعت مرکز توجه کلاس میشه. با وجود چنین حضوری زیاد، تقریبا غیرممکنه که تاتسویا اوتوری، یه پسر کاملا متوسط، با اون تعامل داشته باشه. یعنی تا زمانی که به طور غیر منتظره‌ای با هم جفت شده‌اند تا وظیفه تمیز کردن کلاس رو انجام بدن!

خلاصه داستان: همه برای مبارزه واسه عدالت نیاز به مجوز ندارن! در یک جامعه ابرقدرت دیگه هیچ چیز عادی در مورد شرارت وجود نداره. قهرمان های آموزش دیده و دارای مجوز برای محافظت و دفاع از مردم در برابر تبهکارا، بالاتر از بقیه هستن. با این حال، همه نمی تونن قهرمان باشن و کسایی هستن که از قدرت خودشون برای خدمت به مردم بدون مجوز قانونی استفاده می کنن. اما آیا اونها در سایه ها برای عدالت مبارزه میکنن یا مبارزه اشون به دلایلی هست که فقط خودشون میدونن؟ برای هرچیزی هم که میجنگن مردم به اونها میگن… ویجیلانتز کویچی هایماواری نتونست به یک قهرمان رسمی تبدیل بشه پس از کوسه ساده خودش برای انجام کارهای خوب در اوقات فراغتش استفاده می کنه. ولی یه روز یه رویارویی سرنوشت‌ساز با تعدادی از اراذل و اوباش محلی باعث میشه که اون با دو قهرمان شبیه به خودش تیم تشکیل بده. هیچکدوم از اونها واقعا نمیدونن که دارن چیکار می کنن، اما به اندازه کافی شجاعت یا حماقتشو برای تلاش کردن دارن. ولی اونها به زودی متوجه میشن که مبارزه با شیطان به چیزی بیش از شجاعت نیاز داره …

خلاصه داستان: عیبی نداره کسیو بکشم؟ شوون اگه یه نفر تغییر کرد. کاریش نداشته باش. باید بهش یه فرصت دوباره برای تولد دوباره بهش بدی بابا بزرگ. امیدوارم که اون دوباره مثل قبلش تناسخ پیدا نکنه به خاطر شکست دادن چنتا هیولایی که انسانیتشونو از دست دادن این پسر هم انسانیتشو از دست میده شین اوروما یه دانش آموز کلاس شیشمی بود که ۵ نفر از هم کلاسیاش صداش میکردن نمونه آزمایشگاهی و تا حد جنون براش قلدری میکردن تنها چیزی که ارومش میکرد برادرش بود اون عاشقش بود و پدر مادرش ازش مراقبت میکردن تا وقتی که اون حیوونا خانوادشو کشتن اون بالاخره همه چیو و از دست میده و با جهنم واقعی رو به رو میشه . یه رویای “تاریک” درون شوون متولد میشه اون زیر بال و پر و تمرینای پدربزرگش که عضو جوخه سری توی چنگ جهانی بود دوباره متولد میشه. حالا بعد از ۴ سال با سرنوشت دشمناش رو به رو میشه به هیچکس اجازه نمیدم که جلوی انتقاممو بگیره…

نوع : مانگا
نحوه خواندن : از راست به چپ
ژانر : ماجراجویی – خیال پردازی – بزرگسال
نام انگلیسی: Isekai Mokushiroku Mynoghra: Hametsu no Bunmei de Hajimeru Sekai Seifuku
نام فارسی : آخرالزمان مینوگرا~آغاز فتح جهان با تمدن نابودی
نویسنده و طراح : (KAZUNO Fehu MIDORIHANA Yasaiko (Story & Art
تعداد جلد : ؟
تعدا چپتر : ؟
وضعیت انتشار : در حال انتشار
وضعیت ترجمه : در حال ترجمه
سال انتشار : 2020
منبع: Manga_city – WyvernScanz

خلاصه داستان: من الان یه خدایه شیطانیم؟! ایرا تاکووتو جوانی که با وجود علاقه به بازیهای ویدیوی، به بیماری لاعلاجی دچار شده بود، و مرد،ولی به ناگاه خود را میان جنگلی دید درحالی که اتو، زنی از نژاد شیاطین به وی نزدیک میشد….