نوع : مانهوا
نحوه خواندن : از چپ به راست
ژانر : اکشن – ماجراجویی – خیال پردازی – پسرونه
نام انگلیسی: Kill the Hero
نام فارسی : شکارچی قهرمان
نویسنده و طراح : (D-Dart , CarroToon (Story & Art
تعداد جلد : نامشخص
تعدا چپتر : نامشخص
وضعیت انتشار : در حال انتشار
وضعیت ترجمه : در حال ترجمه
پخش : هفتگی
سال انتشار : 2020
منبع:  Manga_city , lutus_team – IrιSeĸαι

خلاصه داستان: زمانی که تمام دنیارا هیولاها اشغال کرده بودند قهرمانان که نعمت خدایان را دریافت کرده بودند ظاهر شدند، سینیور لی بنیانگذار انجمن‌ مسیحیان موعود که نجات دنیا را وعده میداد تمام قهرمانان را جمع کرد و به سوی پایان این وضعیت رهبری کرد، اما او یک قهرمان نبود، بکله تنها هدف آن حکومت بر جهان بود…من توسط اون کشته شدم یا اینطور فکر میکردم.. اطلاعیه که زمان مرگم شنیدم [شروع بازی]من به زمانی برگشتم که هنوز بازیکن نبودم… اما ایندفعه نوبت منه که شکارت کنم سی جان لی.

خلاصه داستان: رونان، کسی که زندگیش رو به بطالت گذرونده و کلی پیشمونیو حسرت داره، وقتی داره به انتهای زندگی نکبتش نزدیک میشه یه فرصت دوم گیرش میاد. اون به دوران بچگیش و زمانی که 10 ساله بود برمیگرده! بخاطر همه آدمای که خودشون رو براش قربانی کردن، مصمم میشه که زندگی جدیدی رو شروع کنه.

لینک های مرتبط : –

خلاصه داستان: من اکنون بدن اوفلیا، شرور داستان “بازگشت ولیعهد” را در اختیار دارم. و درست مانند قهرمانان رمان‌های تناسخ دیگر، فکر می‌کردم که به خوبی از پس آن بروم. بار اول با گیوتین شدن جانم را از دست دادم، بار دوم با پاره شدن دست و پایم، سوم خودکشی با سم، و بار چهارم با تیرهایی به بالای تخت اصابت کردم. و تا پنجمین راه اندازی مجدد، حتی اگر سعی کنم از خط داستانی اصلی دور شوم، باز هم محکوم به مرگ خواهم بود. “برای من زهر درست کن. نه سمی که دردناک باشد، بلکه سمی که آرام آرام مرا بکشد.” بنابراین این بار با جان و دل آرزو کردم برای یک بار هم که شده درست بمیرم. «بعد از اینکه بر تخت نشستم، مرا رها می کنی؟» “من صمیمانه امیدوارم که اعلیحضرت زنده بماند، مهم نیست که چه باشد.” اعلیحضرت، من آرزو دارم شما را بیشتر بشناسم. همه این آدم های اطراف نمی گذارند من راحت بمیرم! شاهزاده خانم می خواهد راحت بمیرد.

لینک های مرتبط : –

نوع : مانهوا
نحوه خواندن : از چپ به راست
ژانر : کمدی – درام – عاشقانه – مدرسه ای – دخترونه
نام انگلیسی: Flawless
نام فارسی : بی نقص
نویسنده و طراح : ( Shinshinhye ( Story & Art
تعداد جلد : –
تعدا چپتر : –
وضعیت انتشار : پایان یافته
وضعیت ترجمه : در حال ترجمه
سال انتشار : 2015
منبع نسخه فارسی: Pluto World
منبع نسخه انگلیسی : –

خلاصه داستان: سارا به طور تصادفی با پسری کور به اسم الیوس ملاقات می‌کنه. الیوس پسر خیلی مرموزیه و این باعث میشه سارا راجع بهش کنجکاو بشه. سارا عاشقش شده؟ یا شاید چیزی هست که هنوز نمی‌دونه؟

نوع : مانهوا
نحوه خواندن : از چپ به راست
ژانر : اکشن – ماوراطبیعه – علمی تخیلی – پسرونه
نام انگلیسی: Delivery Knight
نام فارسی : شوالیه ی تحویل/پیام رسان
نویسنده و طراح : LEE Yun Kyun
تعداد جلد : –
تعداد چپتر : 89
وضعیت انتشار : پایان یافته
وضعیت ترجمه : پایان یافته
پخش : هفتگی
سال انتشار : 2017
منبع: IrιSeĸαι

نوع : مانهوا
نحوه خواندن : از راست به چپ
ژانر : اکشن – ماجراجویی – درام – خیال پردازی – پسرونه
نام انگلیسی: Solo Farming in the Tower
نام فارسی : کشاوری تنهایی در برج
نویسنده و طراح : ( Lim Hyeong – sdcknight (Story & Art
تعداد جلد : ؟؟
تعدا چپتر : ؟؟
وضعیت انتشار: در حال انتشار
وضعیت ترجمه : در حال ترجمه
پخش : –
سال انتشار : 2023
منبع نسخه فارسی: manga_fa
منبع نسخه انگلیسی : –

نوع : مانهوا
نحوه خواندن : از چپ به راست
ژانر : درام – تاریخی – عاشقانه – دخترونه
نام انگلیسی: Do Snakes Eat Flowers
نام فارسی : –
نویسنده و طراح : Sona-eum
تعداد جلد : –
تعداد چپتر : –
وضعیت انتشار : ؟؟
وضعیت ترجمه : ؟؟
پخش : –
سال انتشار : 2021
منبع: Jiu_Ling

خلاصه داستان : حکمرانی به قصر سلطنتی زیر دست یه حاکم ظالم و مستبده. هارانگ، یه نوازنده نابغه، که به عنوان نوازنده اختصاصی آئه‎هوا شناخته میشه. آئه‌هوا، گلی که برای امپراطور خیلی عزیزه. با اینحال، امپراطور نمیتونست به هارانگ اجازه بده که آئه‌هوا رو ببینه. “حالا، برای اون چشمایی که نباید چیزی ببینن…. از کاسه درش بیارید!” هارانگ با علاقه پستی، تصمیم میگیره که از امپراطور و آئه‌هوا انتقام بگیره، کسایی که باعث نابیناییش شدن.

خلاصه داستان: “نه، نمیخوام.” من پیشنهاد شخصیت اصلی مرد رو برای برقراری رابطه با اون رد کردم. «ارباب جوان سلیقه من نیست. حقیقتش، برادر کوچکتر شما رو ترجیح میدم.» “چی؟ برادر کوچکتر من رو ترجیح میدی؟» آره نه تو بلکه برادرت، اون “برادر کوچکتر” به عنوان یه هیولا با زیبایی منحصر به فرد برگشت پیشم. “من هرگز تو رو برای یک لحظه فراموش نکردم. لطفا با من ازدواج کن، نونا.» علاوه بر این، اوک حتی سند نامزدی رو که تو دوران کودکی به شوخی امضا کردم، تو دستاش داره. نه، مگه ما فقط خونه بازی نمیکردیم؟ “نکنه وقتی که من نبودم تایپت تغییر کرده باشه؟” همونطور که لکسیون میپرسید چشمانش پر از زندگی بود. انگار که اگه من بگم از چه کسی خوشم میاد اون رو درجا میکشه…

لینک های مرتبط : –