خلاصه داستان: نایوشی برای شرکت در مسابقات جانشینی پدرش این کار رو می کنه و برای این کار بسیار مصمم هست چون تو میون پسران ارباب فئودال تنها نایوشی از یک زن روستانی متولد شده و برای همین هم بیشتر عمرش رو به وسیله ی برادراش تحقیر شده و همچنین به دستور پدرش حق دیدار مادرش رو نداره و به دلیل موقعیتش اگر قدرت رو به دست نگیره تقریبا مطمئن هست پس از مرگ پدرش خودش و مادرش توسط برادرانش کشته می شن ….